- پک وپوز
- پیرامون دهان
معنی پک وپوز - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریخت شکل هیات ظاهری و جنات (زشت) : بد پک و پوز، دهان و اطراف آن: پک و پوزش را خرد کرد. یا بی پک و پوز. سست و ضعیف در سخن
پوز، ریخت و شکل کسی، ظاهر شخص
سر وپوز دک و دهن: (دک و پوزش را ببین)
ریخت شکل هیات ظاهری و جنات (زشت) : بد پک و پوز، دهان و اطراف آن: پک و پوزش را خرد کرد. یا بی پک و پوز. سست و ضعیف در سخن
ظاهر شخص